فعل اسنادي گذشته نقلي :
مانند زمان گذشته نقلي گوينده گفتههايش را يا از ديگران شنيده، يا بعدا فهميده و يا بعدا متوجه شده است. اگر اسم/ صفت به مصوت ختم شود حرف y ميآيد.
فعل اسنادي گذشته نقلي :
مانند زمان گذشته نقلي گوينده گفتههايش را يا از ديگران شنيده، يا بعدا فهميده و يا بعدا متوجه شده است. اگر اسم/ صفت به مصوت ختم شود حرف y ميآيد.
Var به معناي هست، وجود دارد، حضور دارد.
yok خود به تنهايي به معناي نه، خير است، اما در صورت استفاده در جمله معناي "نيست، وجود ندارد" ميدهد.
پسوند da/de يا ta/te به معناي "در، روي" هست.
در حالت پرسشي پسوند پرسشي mı براي var و پسوند پرسشي mu براي yok به كار ميرود.
Masada ne var? چه چيزي روي ميز قرار دارد؟
dolapta yemek var mı? روي كابينت غذا هست؟
در حالت پرشي وقتي از كلمههاي پرسشي مانند kim ، ne، kaç ... استفاده شود پسوند پرسشي به كار نميرود.
همچنين با استفاده از شناسههاي زمان حال (درس قبلي) جملات "موجود بودن، هستن" ساخته ميشود.
ben varım : من هستم، حضور دارم
sen varsın: تو هستي
o var: او هست
biz varız: ما هستيم
siz varsınız : شما هستيد
onlar var(lar) : آنها هستند
O burada yok mu? او اينجا نيست؟
biz her takımda varız. ما در هر تيمي هستيم.
جمله قرمز به صورت "markette süt yok" "در فروشگاه شير نيست" درست است.
فعل «بودن» در تركي استانبولي به صورت فعل مستقل بهكار نميرود بلكه به شكل «شناسه» به اسم اضافه ميشود. براي مثال در فارسي ميگوييم «من دانش آموز هستم» يا «من دانش آموزم». در تركي با اضافه شدن شناسه ساخته ميشود
استفاده از هر كدام از چهار حالت شناسه بستگي به مصوت آخر كلمه دارد كه در درس اول به آن اشاره شده است. بار ديگر اينجا نيز از طرز استفاده از پسوندهاي دو يا چهار حالته اشاره ميشود.
ضمير + اسم/صفت + شناسه
با توجه به جدول 2 (درس بخش دستور زبان آواشناسي )براي مثال استفاده از شناسه (پسوند شخص) چهار شكلي اول شخص به صورت زير خواهد بود:
جدول 2
سوم شخص جمع |
دوم شخص جمع |
اول شخص |
مصوت پسوند |
آخرين مصوت كلمه |
lar |
sınız |
ım |
ı |
a- ı |
ler |
siniz |
im |
i |
e- i |
lar |
sunuz |
um |
u |
o- u |
ler |
sünüz |
üm |
ü |
ö- ü |
براي كاربرد فعل "هستن" در اسم ها و ضماير سوم شخص و اشاره طبق قاعدهي بالا ساخته مي شود.
صرف مثبت:
اسم/ ضمير + اسم/ ضمير
در ستون دوم هم ضمير، هم اسم، هم ضمير يا اسم در حالت جايگاهي (با پسوندda/de درس دوم) استفاده ميشود.
Murat evde. مراد در خانه است.
فعل اسنادي زمان آينده: صرف زمان آينده فعل بودن با فعل كمكيolmak (بودن، شدن) ساخته ميشود.
ضمير + اسم + ol + -acak + شناسه
شخص |
مثبت |
منفي |
||
ben |
olacağım |
خواهم شد |
olmaacağım |
نخواهم شد |
sen |
olacaksın |
خواهي شد |
olmayacaksın |
نخواهي شد |
o |
olacak |
خواهد شد |
olmayacak |
نخواهد شد |
biz |
olacağız |
خواهيم شد |
olmayacağız |
نخواهيم شد |
siz |
olacaksınız |
خواهيد شد |
olmayacaksınız |
نخواهيد شد |
onlar |
olacak(lar) |
خواهند شد |
olmayacak(lar) |
نخواهند شد |
Ben bu yıl mezun olacağım. |
من امسال فارغ التحصيل خواهم شد. |
Bu çocuk çok şımarık olacak |
اين بچه خيلي لوس خواهد شد. |
|
|
|
حالت سوالي مانند حالت سوالي زمان آينده ساخته ميشود.
Ben avukat olacak mıyım? |
من وكيل خواهم شد؟ |
Sen avukat olacak mısın? |
تو وكيل خواهي شد؟ |
O avukat olacak mı? |
او وكيل خواهد شد؟ |
Biz avukat olacak mıyız? |
ما وكيل خواهيم شد؟ |
Siz avukat olacak mısınız? |
شما وكيل خواهيد شد؟ |
Onlar avukat olacak mı? |
آنها وكيل خواهند شد؟ |
Yarın ofisinizde olacak mısınız? |
||
Sen bu akşam evde olacak mısın? |
امشب خانه خواهي بود؟ |
پسوند همان پسوند زمان گذشته ساده است. راهنماي استفاده همان جدول 2 است.
آخرين مصوت اسم/صفت |
پسوند داراي اين مصوت خواهد بود |
پسوند گذشته |
a- ı |
ı |
di/ti |
e- i |
i |
di/ti |
o- u |
u |
du/tu |
ö- ü |
ü |
dü/tü |
ضمير + اسم/ صفت + پسوند گذشته + شناسه
نكته : پسوندهاي tı/-ti/-tu/-tü زماني كاربرد دارند كه فعل به يكي از حروف بيصداي بيواك
(k, f,ş, ç, s, p, t, h) ختم شود.
Biz gençtik. ما جوان بوديم.
اگر اسم/صفت به مصوت ختم شود بين پسوند و اسم/صفت حرف y قرار ميگيرد. مانند وقتي كه وقتي اسم/ صفت در حالت جايگاهي (با پسوند da/de ، ta/te) قرار گيرد.
حرف ربط de/da به معناي «هم» است. شكل اين حرف مانند پسوند حالت جايگاهي است اما اين حرف به صورت جدا نوشته ميشود.
Murat da burada, Ahmet de |
مراد هم اينجاست علي هم. |
Ben de geliyorum. |
من هم ميآيم. |
Yarınki partiye Ali de gelmiyor. |
به پارتي فردا علي هم نميآيد. |
وقتي پشت سر هم به كار ميروند مانند «هم .... هم، نه ... نه » معني ميشوند.
Yarınki partiye Ali de Murat da gelmiyor. |
به پارتي فردا علي هم مراد هم نميآيد. |
Çayı da kahveyi de kolayı da sevmem. |
چاي را هم قهوه را هم كولا را هم دوست ندارم. |
Türkçeyi konuşacağım da yazacağım da. |
تركي را هم صحبت خواهم نوشت هم خواهم نوشت. |
گاهي نيز معادل « ve و، ama اما» به كار ميرود.
Bu kitabı okudum da/ama hiçbir şey anlamadım. |
اين كتاب را خواندم اما هيچ چيز نفهميدم. |
Buz gibi bir kola içtim de/ve serinledim. |
يك كولا مثل يخ نوشيدم و خنك شدم. |